بابای من الان گیر داده میگه شما هر چی دوست دارید بگید من اسمی که دلم بخواد تو گوشش میخونم
آخه چرا کاری می کنی بهت بی احترامی بشه بشر
منم همه ش استرس دارم سر دخترم چون روز. مادر به دنیا اومد گیر داد بذارید نازنین زهرا ما هم از قبل اسم باران رو انتخاب کرده بودیم شوهرم دومین روز رفت شناسنامه گرفت بابام خیلی ناراحت شد
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
به قرآن دیوانم کردن موقع گرفتن شناسنامه من گفتم ایلیا پسرم تک فرزنده آقا یادش رفته بود گذاشته بود یوسف حالا فامیلشو یوسفی پسرموخیلی تو مدرسه دست میندازه گفتم ۱۸سالت شد عوض میکنیم حالا خودش اسم امیر یاسان انتخاب کرده اینا باز ادا میارن
یکم سخته تلفظش هی باید تذکر بده که اسمم تشدید داره
دخترکی شاد در من میزیست...که چونان شاپرک، به اینسو و آنسو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بالهایش ریخت... پَرپَر شد...