دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
ناحله الجسم ینی نحیف ودلشکسته میری♥ جوونی اما مادر پیری،بهونه ی سفر میگیری♥ باکیه العین ینی بارون غصه ها میباره♥ چشای مادر ما تاره دیگه علی شده بیچاره♥ منحده الرکن ینی توان برات نمونده بانو♥ کی قلبتو سوزونده بانو کی بالتو شکونده بانو♥ معصبه الراس ینی بستی سری رو ک پردرده♥ رنگ رخ تو مادر زرده تو کوچه کی جسارت کرده♥ جوری لگد خوردی ک نمیتونی بلند شی از جات♥ جای غلافه رو با زوهات داری میری کنار بابات♥ هیچکسی ای وای من نگفت تو کوچه ب اون کافر ♥ نزن زن رو جلوی شوهر بمیره زینبت ای مادر♥ وای مادرم
عاشق شدهام.شکست خوردهام. پیروز شدهام.اشتباه کردهام.انتقام گرفتهام. تحقیر شدهام. دوست داشته شدهام.به من عشق ورزیدهاند. زیرابم را زدهاند. از کار بیکار شدهام.دستم را گرفتهاند. سفر کردهام. وحشت کردهام.از ته دل خندیدهام.شهری را که دوست داشتم ببینم دیدهام. دیوانهوار رقصیدهام. خدا را گم کردهام. خدا را دوباره پیدا کردهام.سقوط کردهام. در منجلاب دست و پا زدهام.نفرت ورزیدهام. از خودم متنفر شدهام. خودم را دوست داشتهام.برای درست کردن اشتباهاتم از جا بلند شدهام. برای ادامهی یک زندگی جنگیدهام.نفرتهایم فروکش کردهاند.کتاب خواندهام. فیلم دیدهام.فریاد زدهام.گریه کردهام. دوست داشتهام تا ابد جاودانه بمانم. کسانی از دیدنم هیجان زده شدهاند. کسی دوست داشته سرم از بدنم جدا شود. مسیرم را پیدا کردهام. بدنم را به سبک خودم دوست داشتهام.هورمونهای مادرانهام فعال شدهاند.عقل و منطقم غالب شده است.نگذاشتهام شکستم را ببینند.و در تمام این مسیر شبیه هیچکسی نبودهام و چیست زندگی جز همهی اینها... 🍂🔮