خوشبحالت
کاش جای منم عوض میشد
اما اینجوریه ک من براش میمیرم اما اون بهم اهمیت نمیده
مثلا دایم ازم ایراد مسگیره
امشب ک مهمان داشتیم همینکه سفره پهن شد دخترم بهانع چیس گرفت منم ننشستم پای غذا مجبور شدم درست کنم برگشتم سر سفره تا همه خوردن یه مشت استخوون گذاشتن برای من
خییییییلی دلم گزفت خیلی
اگه من بودم اول بشقاب اونو پر مسکردم ولی اون اصلا براش مهم نبود
حتی برای اون چند تکه استخوونم انگار زورش گرفت