2777
2789
عنوان

شوهرم میگه فقط یه شب میریم خونمون

| مشاهده متن کامل بحث + 523 بازدید | 22 پست

شما همونی ک هرروز تاپیک‌ میزنی؟

ای کاش شوهرت از خودش و شماهم بیشتر مراقبت کنه اینجوری که اذیت میشید 

جدا خوابیدن رنوشوهر هم درست نیست که شما تنها خونه خودتون باشید 

کم کم ی شب ی شب بیاد خونه خودتون عادت میکنه کم کم جدا میشه 

تا کی؟ عادت می‌کنه فردا میگه جمع کن بریم واحد بالایی بابام که تنها نباشن

تا ۴۰ همش اونجا بودیم با اینکه شهر دیگه هستن دو روز میومدیم خونمون اگه کاری چیزی بود انجام میدادیم باز ۱۰ روز میرفتیم 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


یه کار کن مادرت دعوت کنه شام برین خونشون بعد خونه سوپ و..بزار بفرست برای مادرش نرو بگو خودت برو من خجالت میکشم بجای تو طرف شوهرش مرده میریم خرج میزاریم رو دستش شاید تخم مرغ می‌خواد بخورن یا گشنه بخوابه زیادی موندن بگو عزا پشت عزا میاره جاری من اینجوری یکیش پیچوند اون یکی خواهرش اومد با شوهر خواهرش برداشت بردشون دیگه نیومدن

دلم پر از غمه ولی با یه صلوات برای بچم و زندگیمو نورانی کنید،دلیل صلوات انحراف چشم بچمه دوسالشه،خدایا معجزه ای این بچرو دادی خودتم خوبش کن،زندگی با یه شوهر پارانوئیدی سخته ولی من باید بجنگم برای آینده بچم هیچ چیز مهم تر از بچم نیست.دوستم @هناسه۱۳۷۳.نمیام اینحا چون گوشی ندارم دلتنگ دوری از روژینم

سلام عزیزم خدا بیامرزتشون 

برادر شوهرتون هست دیگه لازم نیست شماهم باشید نهایت صبح همسرتون یه سر ب مادرش بزنه بعد بره سرکار 

یا اواسط روز زنگ بزن ب مادرشوهرت کاری چیزی داره ی سر بزنی برگردی اخه شما هم زندگی داری خب 

صدسال ره مسجد و بُتخانه بگیری ...عمرت ب هدر رفته اگر دست نگیری ...بشنو سخن نغز تو از پیر خرابات ...ز هر دست ک دادی ز همان دست بگیری
2805

خداپدرشوهرت رحمت کنه 

پسرش حق داره ناراحت باشه داغ سختیه


بهش بگو اونجا راحت نیستی جلو داداشش خجالت میکشی تو اتاقی 

و بگو تو مرد خونه ای نباشیم نمیتونم تنها تو خونه بخوابم بهش قدرت بده بذار بفهمه شماهم بلاخره بهش نیاز دارید 

چون میگی روزا هم اونجا همش کار میکنی شباهم نمیتونی راحت بخوابی 


اگرم ی مدت شبا خونه خودتون باشید مثلا از۹شب۸شب برید خوب میشه 

روزاهم خونه مادرشوهرت باشید یکمدت کوتاه 

بعد کم کم کمترش کنید 

اسی من احساس می کنم همسرتون چون تازه پدرشو از دست داده،براش سخت هست که از مادرش دور بشه ،پدر و مادر مثل تکیه گاه هستن و ایشون الان چون پدرشون رو از دست دادن ،دوست دارن پیش مادرشون بمونن که بتونن درد دوری از پدرشونو تحمل کنن ،یکم بهش فرصت بده ،بواش یواش درست میشه ،شما اگر سختتونه شبا دیر برو اونجا یا اگر روز اونجا بودی شب برو خونه خودتون یا پدرتون،ان شاءالله خدا به همسرتون صبر بده و بتونه و با غم دوری از پدرش کنار بیاد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

استرس

opv | 1 دقیقه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز