سلام دوستان
بهم دلگرمی بدین
میخوام کم کم سردش کنم که خودش بره
الان سه ماهه میخواد حلقه نامزدی بخره که بیاد خواستگاری ولی مدام خواهر و برادرای متاهلش ازش حقوقش رو میگیرن
اینم دو دستی حقوقش رو میده به باد
هیچ وقت بهش نگفتم بیا خواستگاری خودش تو حرفاش گفته که بعد هم اینجوری
خیلی بَرده خونوادشه
بهم حرفایی بزنین که بتونم کنار بیام با این وابستگی
چکار کنم ؟میدونم برام سخته دوران کات
چکار کنم که این دوران کات ام کمتر لطمه ببینم ؟
اون از من بیشتر وابسته تره
یبار بهش گفتم کات بخاطر یه اخلاقش که بدجور خط قرمزم بود (دروغ در مورد حقوقش بود)که داشت جلوم پر پر میشه بدنش لمس شد بغضش ترکید داشت سکته میکرد
الان کات کنم بهتره چون خیلی خونوادش سمی هستن
فقط هم بخاطر خونوادش کات میکنم
بهم بگین این مرحله سوگواری رو چجوری بگذرونم
اینجوری راحت دارم میگم ولی از درون دارم آتیش میگیرم حالم بده