چند وقت پیش من زایمان کردم. چند روز بعدش هم شوهرم تصادف کرد
و هردو ده روز تو خونه افتادیم (کارای نظافتمونو میتونستیم انجام بدیم)
و مادرم بهمون رسیده گی میکرد فقط
همون موقع شوهرم دوبار بش گفت خوب شدم برات ی مانتو میخرم
ولی نخرید
منم ی بار بش گفتم ب مادرم قول دادی براش بخر باز خودش و زده ب اون راه
بخدا اصلا بحث مانتو نیست
بحث اینه چرا قول داده بش
و چرا نمیخره