ببین من اون روزش که فهمیدم متوجه شده ولی بازم بهم بی توجهی کرده خیلی ناراحت شدم جوری که خونه رسیدم زدم زیر گریه قضیه رو به مامانم گفتم اونم گفت ابله همیشه تو اجتماع جوری با اعتماد به نفس رفتار کن که بقیه روت کراش بزنن و بیان سمتت نه تو😑گفت اینقدر گدایی محبت نکن تا بقیه نرینن بهت
ولی اسی جدی هیچ آدمی تاکید میکنم هیچچچ آدمی ارزش اینکه براش بخوای غصه بخوری رو نداره تو بدون اون طرفم آدم کاملی هستی فک نکن مشکل از توئه
تصمیم گرفتم جلو چشمش نباشم از داخل تریا بیرون که بود رو میدیدم ولی دیگه واینستادم که رفتنشو ببینم دیگه دلم تحمل نداشت دیگه دلم نمی‌کشید نفس کشیدن واقعا سخت شده بود
تصمیم گرفتم دیگه محو تر بشم جلو چشمش نباشم
گرچه که خودش کم میاد دانشگاه و یا اونقدر جلو چشمش تلاش میکنم باشم ولی خب نمیشه چون بیشتر میره بیرون و اینا اصلا یه وضعیه به خدا
