2777
2789
عنوان

تورخدا ییاید آبرومون در خطره جون هر کسی که دوس دارید

| مشاهده متن کامل بحث + 2535 بازدید | 174 پست

بگو قرآن بیارن دست میذارم روش کە من هرگز با هیچ پسری شمال نرفتم،هیچکاری نکردم کە بە آبروی خونوادم یاهمسر آیندم ضربە بخورە و این چیزا

وقتی دست روقرآن بذاری همە خفە میشن


بگو حالا کی جرات میکنە دست رو قرآن بذارە بگە عروسمون رفتە شمال؟؟؟

مگە دست رو قران گذاشتن الکیە؟؟


ولی من کردم چون از خودم مطمئنم.ولی هرگز این توهین و تحقیر رو قبول نمیکنم کە پرینت خطمو دربیارین،حتی اگە لازم باشە طلاق میگیرم

دوستای قشنگم کاربری از تاریخ ۲۱شهریور دست دو نفرە،لطفا اگە تاپیکا تناقض داشت،فکر نکنید دروغی در کارە🍀قلب منین❤️

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


من خیانت نکردم حدود ۷ ماه پیش باهم حرف زدیم همونه که قبل عقد و خاستگاری و حتی آشنایی با شوهرم بوده ...

آقا من بهت تضمین میدم به هیچ عنوان به متن پیامها دسترسی پیدا نمیکنند

تو هم دست پیش بگیر با اعتماد کامل بگو هر کار میخواهین بکنین


صبرم زیاده اما عمری نمونده باقی💔 ......

عزیزم به شوهرت بگو من مشکلی ندارم بریم بگیریم 

بعد ببرش خودت پرینت تماس هات رو فقط از مخابرات بگیر 

بگو ببین این شماره ها که من زنگ زدم یا بهم زنگ زدن به همشون زنگ بزنید من مشکلی ندارم اون اقا هم خواستگار بوده یه مدت میگفته امر خیره خانوادم هم در جریان بودن باهاش به تفاهم نرسیدم 

پرینت پیام هات فقط با دستور دادگاه گرفته میشه اونم با شرایط خاص که شاید دوندگیش ۶ ماه طول بکشه و اثبات کنن شما خیانت کردی مثلا

اتفاقی فهمید اون پسره خر وقتی زنگ زد ب شوهرم پدرشوهرم پیشش بوده

حالا شماره شوهرت رو از کجا اورده؟ عجب آدمایی پیدا میشن

باید همسرت مدیریت می‌کرد میگفت این آقا خاستگارت بوده شما جواب رد دادی لج کرده نباید حرفی از دوستی شما به خانوادش میگفت

 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   baransiyah7676  |  7 ساعت پیش
توسط   avaz76  |  8 ساعت پیش