اصلا نمیتونم فراموشش کنم با اینکه ۳سال گذشته!!! خانوادم مخالف بودن با ازدواجمون اون وایستاد جلوی بابام و همینطور خودم ولی بابام کلی بهش فحش...گفت تهدیدش کرد پای پلیس و ...وسط کشید ما از هم جدا شدیم میدونم اگه واقعا میخواست تحت هیچ شرایطی پا پس نمی کشید ولی رفت.. امشب ک داشتم فکر می کردم واقعا پشیمونم از کارم و حتی باعث شده با بابام قهر باشم این چندسال دلم داره پاره میشه احساس حقارت میکنم ک چرا خودمو پیشش کوچیک میکردمو همش واسش زنگ میزدم و... همش فکر میکنم ی وقتایی ک با دوستاش باهمن این بحث و وسط میارن و کلی میخندن باهم بهم با اینهمه نمیدونم چرا هنوز دوستش دارم!!!!