امروز توی تئاتر شهر توی پارک دانشجو بودم دیدم یه پسر جوون در سن تقریباً بیست سال یا بیست و یک سال داشت بشدت گریه میکرد
بعدش دیدم یه مرد دیگه ای رفت پیشش دلداریش داد بهش گفت چیشده
بعد اولش اون پسره طفره میرفت از گفتنش اما بعدش گفت
با یه پسری شیش ماه توی یه رابطه بودن هر جفت شون هم جنس گ*را بودن بعد شیش ماه اون یکی این رو ول میکنه و میره با دختر خاله اش ازدواج میکنه
اون وقت پسر از شدت گریه داشت دق میکرد
به اون مرد میگفت قرار بود دو تایی با هم فرار کنیم از کشور بریم کلی قرار گذاشته بودیم که یه دفعه بهم گفت با دختر خاله ام قرار ازدواج کنم
مگه میشه یه نفر که تمایل به همجنس خودش داره بتونه به جنس مخالف ازدواج کنه؟
مگه اصلا می تونن لذت ببرن؟!
دلم بیشتر به حال دختر خاله سوخت اگه میدونست با چه پَست فطرتی قرار ازدواج کنه حاضر بود بمیره ولی اینکار رو نکنه