نههه فقط یه بار رفته بودیم کافه
به اسرار شوهرم رفتم گفت اینا خیلی خوبن و مورد اعتمادن و اینا منم خواستم ضدحال نباشم
اصلا به فکرم نرسید بپرسم شرایطشون چیه اصلا فکرمیکردم مثل ماان
بعدم خب فکرمیکردم اگه دوستم باشن چه ربطی به من داره
نمیدونم چرا یهو یجوری شدم