بچه ها یه اتفاقی افتاد من هنوز دارم ریسه میرم🤣دیشب سالگرد ازدواج داییم بود خونشون،من ساعت ۱۰ رسیدم اونجا واسه شام،فامیل نزدیک هم بودیم حدود ۲۰ نفر.داییم اومد زن داییمو یه بوسه بده.همون لحظه یه آروغ زد تو دهن زن داییم😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂دعوا شد زن داییم قهر کرد.ما هم غش کردیم😁
Everything will be ok in the end.if its not ok,its not the end
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
چه روشنفکر جلو جمع موچی موچی؟تو خونواده ما هنوز زنو شوهر تو جمع همو با سه رقم آخر کدملی صدا میزنن 😁
یه بار تو یه مجلسی یه گوشه نشسته بودم و حوصلم سررفته بود یه خانم انرژی مثبتی اومد پیشم و بدون مقدمه بهم گفت چه دختر خوشگلی چه صورت قشنگی و رفت اون جمله یه حس مثبت و رنگی رنگی بهم القا کرد که توطول بیست سال زندگیم تاحالا نچشیده بودمش و هنوزم وقتی بهش فکر میکنم قلبم اکلیلی میشه وهمون چند تا کلمه معمولی منو اون شب تبدیل کرد به یه دختر پرانرژی و شاد.از اون شب به بعد تصمیم گرفتم منم همین حس مثبتو به اطرافیانم بدم و خجالت و تکبرو بزارم کنار و هرکسی که در نظرم یه نکته مثبت داشته باشه بهش یادآوری کنم و بگم که چقدر خاصش کرده شاید تونستم منم همین حس نابو بهش بدم😍❤️