واقعیت من تازه طلاق گرفته بودم خودم حال روحیم خوب نبود
اونم مثلا میگفت ۹ شب من میخوابم باید تو هم بخوابی
مثل بچه ها میشن دیگه
ولی در کل چون آدمهای خوبی بودن کمک کردن درسم رو تموم کنم دیپلم نداشتم اون موقع
یل مریض شده بودم چند روز دخترش اومد هم به من رسید هم مادرش
نگران نباش گلم فقط میگم از طرف شرکت برو