امروز اولین سالگرد پدر شوهرمه و من نرفتم ، خونه مادرشوهرم هستم چون بچم ۴۳روزشه بخاطر اون‌نرفتم‌اما دلم اونجاست
خیلی دوسش داشتم و اینجا نشستم و دارم گریه میکنم 😢😓
ایکاش میشد میرفتم اونجوری حس میکنم ارومتر میشدم
تو‌کل بارداریم مادرشوهرم نزاشت برم سر مزارش گفت خوب نیست و بعد از زایمانم که نزاشتن 😣
خوب گفتن سنگینه نباید بری
خدا رحمتشون کنهد
خوب کردید لطفا نرید
خدا بیامرزتشون
منم سالگرد پدربزرگم اینطوری بودم
چهلم دایی جوونم و سالگرد پدربزرگم تو یه روز بود...
درگیر مراسم چهلم بودم
دیگه مراسم که تموم شد رفتم سر مزار پدربزرگم🥺
انقدر دلم گرفته بود کلی گریه کردم
خدا رحمتشون کنه درست گفتن نباید برید اما درکت میکنم
منم پدرشوهرم گللل بود بیست ساله فوت کرده و من هرموقع یادش میکنم اشکم سرازیر میشه
فرشته بود
خیلی سخته ادم نمیره اونجا اروم نمیشه واقعا
