دولت فقر خدایا به من ارزانی دار
کاین کرامت سبب حشمت و تمکین من است
دولت یعنی( خوشبختی)
فقر اینجا به معنی اون فقری که ما میگم طرف بی پوله نیست
فقر به معنی (نخواستن چیزی از دنیا و راضی بودن)
حالا کرامت یعنی چی (قدیما به کار های فوق العاده میگفتن کرامت
مثلا میگفتن فلان عالم کرامتش این هست که میتونه روی آب راه بره
و خیلیا که این کرامت باعث ایجاد زهد وریا بین مردم شد
مثلا به دروغ میگفتن که فلانی عالم کرامتش این هست که پرواز می کنه)
پس حافظ داره برای طعنه زدن میگه که نداشتن چیزی برای من کرامت هست و خوشبختی من در نخواستن هست
اینو توی غزل های دیگه هم میگه
گنج زر گر نبود گنج قناعت باقی است
آنکه آن داد به شاهان به گدایان این داد
یا
چو حافظ در قناعت گوش و از دنیای دون بگذر
که یک جو منت دونان به صدمن زر نمی ارزد