شوهرم الان اعتراف کرد ک دوماه پیش با مادرش بحثش شده بعد مامانش برگشته گفته زنت چون یخچال و کاببینتاش کثیفن و شلختس دوس نداره من برم توی آشپزخونتون و رفته پیش بقیه گفته مادرشوهرم میاد فضولی میکنه
و پتوهای زنت بو میدن و خونش شلختس این چ وضعه خونه یه تازه عروسه و هزاااااارتا از این حرفا پشت سرم پیش شوهرم گفته و اتفاقا دوماه بود شوهرم رو خونه حساس شده بود غر میزد میگفت بیشتر تمیز کن(من وااااقعا تمیزم بخداتمیزم)
دیدم شوهرم خییییلی داره رو کثیفی تمیزی غر میزنه نگو این کثافت پرش کرده و این بمن نگفته ک جنگمون نشه باهم
یااااخدا بگین چکارکنم دارم سکتههههه میکنم درکم کنین😭😭😭😭من بخاطر این زنیکه ک ناراحت نشه خونه هووش نرفتم دوساله