ی مدته با یکی اشنا شدم ک همشهری نه ولی ی ساعت فاصلع شهرامونه نزدیکیم
این پسره بسیااااار روان پریشه
مثلا خوبه خوبع یهوووو روانی میشه دادو بیداد
خودش ابراز احسایات میکنه ک دوست دارم عاشقتم
تا من میگم دوسم داری؟عصبی مبشه دادو بیداد میکنه ک تو اعتماد بنفس نداری خودتو پاایین میدونی
یا میگم مثلا میخوای رابطه رو تموم کنی یا باز دعوا راه میندازه یا کلا میزنه ب نشنیدن
یا همش مثلا میگ تو با پسرا چت میگنی میگم نه
یا اکانت دوسش امتحان میگنه
یا میاد میگ ک اره فلان دختر اینو گف اونو گفت ک من حرصم بیاد بالا تا خوب عصبی بشم بعذ میگ الکی گفتم
هروز سر اینکه عکسم پروفایلمه دعواس ولی اوایل اشنایی معتقد بود ک خیلی ادم اوکییه و غیرتی نیس زیاد
هر دقیقه ازم عکس میخواد از چهرم
یا مثلا میگ چرا بوی عرق نمیذی چرا انقد بو ادکلن میدیو فلان😕
حالا نو*د و اینا نمبدم من خودشم میدونه بگه هم میگم نه ولی راجب فانتزیاس ک میگ خیلییی عجیبه
شما بودید میموندبد با این ادمم؟نظرتون چیه؟