اولیش وقتی بود ک آتئیست (خداناباور) شده بودم و به اجبار یه خانومی سوره نور رو خوندم و آرامش زیادی گرفتم 😍
دومی وقتی بود ک به شدت افسرده و مریض بودم با اینک اون زمانم خدارو نفی میکردم از شدت غم نماز شب خوندم و اون شب آروم ترین شب عمرم شد❤
سومی وقتی بود ک میخاستم مرتکب گناه بشم و از خدا خاستم کمکم کنه چون من شرایط سختی داشتم بهش گفتم خودت محافظت کن ازم و جلوم بگیر
همون لحظه گوشیم از دستم رفت و صفحش خراب شد
خیلیا اوقات لازمه ک به خودم یادآوری کنم ک خدای هست ناظر و آگاه
اینطوری بیشتر مراقب خودم هستم ک گناه نکنم..