مهمون دارم فردا خانوادم میان گفت ماهی میخرم گفتم باشه خودش گفته بود بعد غروب امد گفت نه خیلی گرون میشه فلان قیمت میشه گفتم باشه بعد من هر چی تو یخچال داشتم رو اوکی کردم . گفتم یه کالباس بگیر کار دارم گفت نمیخواد اون غذارو درست کنی بعد دید ناراحتم رفت خرید . بعدشم هی یه چیزی میگه دعوا بشه منم محل نمیدم دو بار آمدم تو اتاق جواب ندم بازم رفتم ظرف بشورم یه چیز دیگه گفت تو دور ریز غذات زیاده اون سری مهمون امد غذا زیاد امد .کلا آمدم بخوابم چرا خانواده خودشون میاد همه جور خرج میکنن و شادن ولی خانواده زن که اونم سالی یه باره ها قاطی میکنن