کل امروزو بیرون بودیم
صبح رفتیم کلاس مشاوره قبل ازدواج بعد واسه ناهار ب آبجیش گف داریم میایم خونه ناهار بزار
بعد من اومدم خونه شون دوباره بعد ناهار رفتیم سالن نگاه کنیم بعد رفتیم خونه نامزدم دیگه یکم عشق بازی و فلان شد ساعت ۱۰
بعد رفتیم گف بریم شام فست فودی😐😐
برد پیتزا گرف ازین خانواده ها
خودش تن تن خورد بعد برگشت گف بقیشم میبریم برای برادرزادم اون خیلی دوس داره 😐(یبارم تو آشنایی این کارو کرده بود)
بعد من دیگه چون اون خورده بود کشیده بود کنار من کلا ۲ تا تیکه خورده بودم گف باز جا داری؟؟؟ گفتم آر پیتزا دوس دارم
( کلا کم میخورم بخاطر اون پرسید)
یهو دیدم پاشد حساب کرد😐😐😐😐
تیکه سوم ک یدونه گاز زده بودم انداختم تو جاش
اومد جمع کرد گفت میبرم برای برادرزادم 😐😐
منم تشکر نکردم اصلا
حق دارم ناراحت شم؟؟؟