دیدم مادرم غسال شده و یه جنازه آوردن حموم خونمون یه خانم جوون که خودکشی کرده همچین زیاد دختر خوبی نبود نمیشناسم بعد منم خیلی ترسیدم مادرم گفت بیا کمک کن غساش بدیم منم میترسیدم بعد تو حموم بود چند روز انکار میرفتم رختکن میدیدم جنازه روش ملافه سفید کشیده شده از لای در خیلی ترسناک بود بعد یه قسمت های دیگه خوابم عمم رو هم دیدم بعد امروز فهمیدم بیماری نادر گرفته
نمیدونم چه ربطی میتونه داشته باشه ولی بعد این که از خواب پا شدم یعنی نفس نفس میزدم و ترسیده بودم
قبل اذان صبح بود