سلام خانوما
پیروی تاپیک از بین رفتن اون بچه یازده ساله میخواستم منم ی واقعیت تلخی رو براتون تعریف کنم
اونام یازده دوازده سالشون بود هردو پسر بودن مادرشون سالها بود حامله نمیشد آخرش با جمع کردن پول با شوهرش رفته بود بیمارستان شیراز و تو شرایط غیر طبیعی و کشت جنین حامله شده بود اونم دو قلو تا جایی که بتونه خرج کرد سر اون حاملگی و تا ب دنیا اومدن شون با اینکه خیلی ثروت هم نداشتن ..گذشت و تقریبا یازده دوازده سالشون شد ..مادرشون مغازه لباس فروشی داشت ی روز برای خریدن لباس با شوهرش میخواسته بره مشهد و برا اول پاییز لباس پاییزه بیاره بچه ها شم طبق معمول میده دست مادر پیرش که از اونا مراقبت کنه تا اومدنش از مشهد ..اینم بگم ما روستا زندگی میکنیم و بچه ها آزاد تر هستن از شهر و هرجا بخوان تو اون سن یازده دوازده سالگی میرن اونام که دوتا داداش بودن و به مراقبت خاصی احتیاج نداشتن