بعد از یسال بعد خیانت هاش یک بار خودکشی قطعی واقعا دلم میخواست بمیرم زنده موندم خدا رو شکر او روز فکر میکردم اخر دنیا اونجاست اما نبود برام بابام منو گرفت خیلی فکر میکردم که میتونم بازم زندگیمو درست کنم درستش کردم یه ادم تموم احساستم رو سوزند بعد کلی داد زدن خود زنی های زیاد تراپیس های که پاشتم تصمیم گرفتم زندگی درد ناکمو قبول کنم اونم ببخشم احتیاج داشتم حس کنم تازه متولد شدم کل سرمو باتیغ ترشیدم هیچ وقت یادم نمیره بابام چقدر گریه کرد بخاطره حال روزم اون روز همش مامانم میگفت اگه ادامه بدم جام تیمارستانه گذروندم من زنده موندم اما واقعا اعتمادم برای همیشه به ادما از بین رفت و دیگه درد رو حس نمیکنم حالم خوبه ولی هیچی مثل یه شک نمیتونه ادمو نبود کنه این ادم بار ها به من خیانت کرد من هر بار ببخشیدم فکر کردم درست میشه ولی نشد بار اخر هم تو یه اتاق دربسته منو با یکی دیگه تنها گذاشت رفت هیچ وقت درد رنجی که بهم داد فراموش نمیکنم لطفا هیچ وقت خیانتکارا نبخشین خودتون نجات بدین اولیت تون خودتون باشید♥️
خیلی متاسفم!ولی تو خوب میشی یه روزی همه چی درست میشه!خودت دوسداشته باشه تو لایق بهترینایی
عزیزم خوش برگشتی هیچ وقت بخاطر یه حیوون زندگیتو خراب نکن
خب تو چرا خودت زجر دادی مگه تو بودی که این اشتباه کردی
بنظرم کسی خیانت میبینه با اینکه دردناکه ولی زجرآور نیست چون اون نیست که عذاب وجدان داشته باشه چون اشتباهی نکرده و عذاب وجدان رو فرد خیانت کار داره که تا آخر عمر باهاش حتی اگه الان نداشته باشه یجا زندگیش میاد سراغش و دمار از زندگیش در میاره
هیچی بدتر از عذاب وجدان نیست
خیلی متاسفم چقدر دردناک خداروشکر برا الان ان شاالله بهترینها پیش روت باشه
فامیل ما هم بخاطر خیانت همسرش خودشو کشت ولی چی شد پسره رفت زن گرفت فقط طفل معصوم زندگیش تباه شد
الان کنارشی یا جدا شدی؟؟یعنی باز بخشیدیش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز