آخرش طلبکارم شده بود ک من رفتم اونجا نشستم تو پیاده روی کنی تو منو کاشتی و رفتی
برگشته بود میگفت من فک میکردم مظلومی تو گرگی
منم از خنده غش کرده بودم
برگشته بود میگفت یعنی من با اسنپ فرق ندارم واست ؟ میخواستی با اسنپ بری؟
برگشت گفت رفتم ب حراست کلی التماس کردم ک بذار سوار موتورت شیم دنبالش بگردیم تو جنگل
برگشتم گفتم چ ربطی داره خودت رفتی نکنه فک کردی خودمو بخاطر رفتنت تو دریاچه غرق کردم برگشتم گفتم خب من باهات قرار عاشقونه نذاشتم که من رفته بودم پیاده روی خداروشکر ۱۱ شبم جنگل خیلی آب و هوای خوبی داشت یه نفس عمیقم کشیدم
انقد حرصش گرفته بود
گفت یعنی منو و اسنپ واست فرقی نداریم میگی میخوام با اسنپ برگردم؟
گفتم چرا فرق دارین اسنپ ۲۵۰ پول میگرفت تو رایگان میافتی
من ترجیح دادم پول بدم برگردم این بده؟