2777
2789
بگو

اسمم راضیه بود اما کوکب صدام میکردن چون ننجونم این اسم رو از رو خالش گرفته بود

خاله ای که جای مادرش داشت

من از اسمی که صدام میکردن متنفر بودم

تو فضای مجازی خودم رژیلا معرفی میکردم ۱۷ ساله از تجریش

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2805
اسمم راضیه بود اما کوکب صدام میکردن چون ننجونم این اسم رو از رو خالش گرفته بودخاله ای که جای مادرش د ...

رژیلا جون یاد رمانای ابکی نود و هشتیاا افتادم 

داستایوفسکی:در اغوشم بگیر و نجاتم بده،قاتلی به‌دنبال من است که گاه به گاه در اینه می بینمش
اسمم راضیه بود اما کوکب صدام میکردن چون ننجونم این اسم رو از رو خالش گرفته بودخاله ای که جای مادرش د ...

رژیلا؟ 

داریم اصلا همچین اسمی؟ 

یعنی به طرف میگن رژیلا باقری مثلا؟

خمش باش خمش باش در این مجمع اوباش

اما تجریش کجای اون حلبی اباد ما کجا

اون قصری که تعریف میکردم هیچ شباهتی با خرابه افروز سگ دست که ما خونش اجازه کرده بودیم نداشت

موهام شینیون کردم 

گفتم شبیه بالا شهریا شم 

یادش بهیر چقد کتک خوردم براش 

اما رنگایی که خاله مریم میزد کجا  اونی که بچه خوشگلای تهرانی میزدن کجا

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز