اما تجریش کجای اون حلبی اباد ما کجا
اون قصری که تعریف میکردم هیچ شباهتی با خرابه افروز سگ دست که ما خونش اجازه کرده بودیم نداشت
موهام شینیون کردم
گفتم شبیه بالا شهریا شم
یادش بهیر چقد کتک خوردم براش
اما رنگایی که خاله مریم میزد کجا اونی که بچه خوشگلای تهرانی میزدن کجا