بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
برای منم یک هفته میشه ولی ۴ روزش دست تنها کار کردم
منم کلا دست تنهام فقط مادرم غذا میپزه میاره برام که من درگیر غذا پختن نشم دیگه
هیچ وقت به آدما نگید"چرا اینقدر میخوابی؟""چرا انقدر جوش میزنی""چرا انقدر چاقی"تا کی میخوای درس بخونی""چرا برای چندرغاز میری سرکار؟""این همه تو خونه میمونی که چی بشه"و.... شایداون بین پریدن از یه ساختمون ۲۰ طبقه ، و بیخیال شدن از کاری که سالهاست براش تلاش کرده ،درس خوندنی که پر از فشار عصبی،فعالیت بدنی که نتیجه رو نمیبینه، بیماری که هر روز باهاش دسته و پنجه نرم میکنه و جنگی که راجع بهش با هیشکی حرف نمیزنه و سعی میکنه پیروز بشه ،.ویه حرف شما ممکنه اون لیوان صبری که با چنگ و دندون نگهش داشته...لبریز بشه. ساعت ۱ بامداد ۹/۲۵ نی نی ام از پیشم رفت🖤😔💔
چرا موقع پهن کردن نمیشورین؟من موقع پهن کردن و استفاده کردن در مقصد میشورم
بعد اثاث کشی آدم خسته اس هم جسمی هم روحی دیگه حال شستشو نداریم فقط میخوایم جمع بشه
هیچ وقت به آدما نگید"چرا اینقدر میخوابی؟""چرا انقدر جوش میزنی""چرا انقدر چاقی"تا کی میخوای درس بخونی""چرا برای چندرغاز میری سرکار؟""این همه تو خونه میمونی که چی بشه"و.... شایداون بین پریدن از یه ساختمون ۲۰ طبقه ، و بیخیال شدن از کاری که سالهاست براش تلاش کرده ،درس خوندنی که پر از فشار عصبی،فعالیت بدنی که نتیجه رو نمیبینه، بیماری که هر روز باهاش دسته و پنجه نرم میکنه و جنگی که راجع بهش با هیشکی حرف نمیزنه و سعی میکنه پیروز بشه ،.ویه حرف شما ممکنه اون لیوان صبری که با چنگ و دندون نگهش داشته...لبریز بشه. ساعت ۱ بامداد ۹/۲۵ نی نی ام از پیشم رفت🖤😔💔
آره منم خیلی خستهامآشپزخونمم زیاد جا نداره به طرز معجزه آسایی وسایل رو جا دادم
الهی برات سلامتی باشه و بزودی صاحبخونه شی
چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...
چون خونه ی جدبد و تمیز میکنم دیگه دوست ندارم بهمریخته بشه طول میکشه ،وفتی همه چیز تمیز باشه سه سوت ...
اخه ظرف و ظروف توی بستهبندی کثیف میشه
من که خیلی وسواس به خرج میدم مثلا لابلای همه بشقابام پلاستیک میذارم که موقع جابجایی نشکنه بخاطر همین اگه توی مبدا بشورم فایده نداره باز باید توی مقصد بشورم
توکل به خداممنونم عزیزم انشالله شما هم حاجتروا باشی
فدااای تو عزیزم
چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...
آخه مثلا ظرف و ظروف توی بستهبندی کثیف میشهپلاستیکا و مقواها که بین ظرف و ظروف میذارم تمیز نیستن خب ...
من ظرف و ظروف هام خودشون کارتن دارن اما ظرف های پذیراییم که واسه مهمونه همونجوری جمع میکنم تو کابینت چون قبل مهمونی میشورمشون
دم دستی ها رو آب میزنم میزارم
هیچ وقت به آدما نگید"چرا اینقدر میخوابی؟""چرا انقدر جوش میزنی""چرا انقدر چاقی"تا کی میخوای درس بخونی""چرا برای چندرغاز میری سرکار؟""این همه تو خونه میمونی که چی بشه"و.... شایداون بین پریدن از یه ساختمون ۲۰ طبقه ، و بیخیال شدن از کاری که سالهاست براش تلاش کرده ،درس خوندنی که پر از فشار عصبی،فعالیت بدنی که نتیجه رو نمیبینه، بیماری که هر روز باهاش دسته و پنجه نرم میکنه و جنگی که راجع بهش با هیشکی حرف نمیزنه و سعی میکنه پیروز بشه ،.ویه حرف شما ممکنه اون لیوان صبری که با چنگ و دندون نگهش داشته...لبریز بشه. ساعت ۱ بامداد ۹/۲۵ نی نی ام از پیشم رفت🖤😔💔