من دوسال پیش یه پیچ زدم بلاگری بود به ۱۰ کا رسید تا اینکه فک و فامیل واردش شدن هر کس یه جور تز میدادمسخره میکردمنم دیگ دل سرد شدم پیچم بستم یخ پیچ ۵۰ کایی خریدم بعدش فعالیت کردم تا اینکه سه تا از دختر دایی‌ام که سر دسته کسایی بودن که یه سره مسخره میکردن پیچ زدن بلاگری شروع کردن هر روز یه مدل پیام میومد برای پروندن پیچم یه سره مسخره میکردن تیکه مینداختن و باز من جا زدم الان شوهرم میگه از اول شروع کن اراده ام ضعیف شده شما جای من بودید چیکار میکردید
ادامه بده
شروع کن و اصلا به فامیل نگو
منم چندبار زدم موفقم شدم ازترس حرف مردم بستم البته همسرم بیشتری می‌گفت نمیخای نکن حرف درمیارن منم بیخیال شدم ولی تودلم موند
اتفاقا باید پیشرفت میکردی تا جونشون در بیاد
چقد درامد داشت تعحب کردم میگی همسرت میگه ادامه بده
چرا حرف بقیع مخصوصاااااااااااااااااا حرف فامیل انقدر برات مهمه؟بیخیال حرف شون شو.اونا از حسودی اینکارو میکنن که تو جا بزنی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
9 ثانیه پیش
10 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز