2777
2789

یاد اون پاییزی میوفتم ک اومدی 

اون لحظه ای ک داشتی از پله ها میومدی و سرت پایین بود با دست گل تموم وجودم استرس بود زیر چشمی نگاه ب هم میکردیم و ی وقتایی لو میرفتیم فک کردم دیگ کار تمومه

اون تنهاییا حال بدیا تمومه

اون روزی برا اولین بار رفتیم بیرون و هوا سرد بود با ی پیتزا تو ماشین کار رو جمع کردیم وای اون بوسه های قبل رفتن به خونه ساعت دوازده شب 

نمیخاستم از بغلت بیام بیرون نمیخاستم لبامو از رو لبت بردارم قشنگ ترین شب عمرم بود 


اما روز به روز چیزای قشنگ تموم میشد سرم شلوغه کار دارم نیستم پیش رفیقمم و....

رسید ب جدایی 

حتی اگ برگردی دیگ نیستم دیگ تموم شد...


نوشتم تا دلم آروم بشه :))))

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


2805
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز