من یک ماه پیش یه ادمی اومد الکی الکی بحث راه انداخت و کلی بهم فحش داد.
از همون موقع تا الان همشش اون شب مرور میشه تو ذهنم و میگم این حرفو باید میگفتم این کارو میکردم،یا ......
یعنی مدام جملات گفتع شده نگفته شده میاد تو ذهنم.
و اینکه بدبختی اینجاست با اون ادم تو ی ساختمونم از اون روز ب بعذ چشم تو چشم نشدیم ولی صداش میشنوم یا هرچی بیشتر میرم تو فکر.
خسته شدم ،دلم میخاد بیخیال باشم بگم تمام شد رفت ولش کن.ولی....
منم همینم دقیقا و الانم اتفاقا سر همین عصبی و کلافم
مشکل منم هست
ما اگر همون لحظه از خودمون دفاع کنیم طرف رو بتونیم سرجاش بعد دچار نشخوار فکري نمیشیم
باید خودت رو مشغول کنی یه سریال حالب دنبال کن یا رمان بخون
ب این فکر کن که اون عقل نداره قرار نیست باهاش دهن ب دهن میشدم جواب احمقارو ادم نمیده
تمرین کن ساکت نمونی تا نشخوار نگیری
منم اینجورم افکارم مث خوره میفته بجونم انقد فک میکنم ب تمام اتفاقا ک فک میکنم الانه ک مغزم منفجر بشه
