خاله شوهرم رفته مشهد منم گفتم زنگ بزنم یه زیارت قبولی کنم با خاله حرف زدم یهو گفت بیا با مش یوسفم(شوهرش) زیارت قبولی کن یهو تو عمل انجام شده قرار گرفتم هنگ کرده بودم روم نمیشد گفتم سلام عمو دروا بجونم زیارتت مبارک باشه.
دیگه هیچ نگفتم فقط سکوت وانمود کردم گوشیم صداش قطع شده ولی الان میگم خاک برسرم چرا منی ک ب شوهرم نمیگم دردت بجونم ب اون گفتم و چرا گفتم زیارتت مبارک😭