دوست ندارم زندگیم مثله مادرشوهرم باشه😓

من میخواستم اینو بگم بالاتر بخونی نوشتم که شوهرم خیییلی ازخودش تعریف میکرد واعتماد بنفس منونابود میکرد تااینکه منم‌مثل خودش شدم انقدر ازخودم تعری فمیکردم تااون کم بیاره الان که یکم بهتر شده تامیاد خیلی تعری فکنه میگم میدونی حدیث داریم که احمق ترین ادم اونیه که فکر میکنه همه چیو میدونه یا میگم تویه ادم‌تحصیل کرده وامروزی هستی اصلا خوب نیست فکر کنی همه چیومیدونی واحتیاج به مطالعه نداری ولی خب هرترفندی روهرادمی جواب نمیده باید بالاخره خودش پیداکنه چه راهی روش اثرمیکنه

خب همونم هی یادآوری کن 

بگو دیروز توی یوتیوب داشت یاد میداد چجوری برای حیوون خونگیامون غذای نیمه پخته بپزیم منم فقط یاد اون مرغ خونه مامانت افتادم از دیروز توی ذهنمه

این شوهرت میخواد تورو مثل مامانش کنه، سلیقه و انگیزتو کور کنه یا دست پیش بگیر و یک کاری کن وگرنه چهار روز دیگه مثل مامانشی تازه تو افسردگی هم میگیری چون مثل اونا عادت نداشتی

درود بر شیری که خوردی😂

خب باهمین مسخره کردن اینجوری شده دیگه

توهم مسخره کن