من جاریم به قرآن معروف به غربت بازی وبیحیایی در فامیل ولی خانواده شوهرم چنان از ش حساب میبرن خدا میدونه زن داداش من جوون مرگ یک تسلیت خشک خالی نه خودش گفت نه شوهرش نه مادرش حالا امروز خواهر شوهرم میگه شایداونا منتظر یه تعارف از طرف شمان که رفت وآمدو شروع کنن گفتم اون خانه ی مادر شوهرش نمیره میخاد خونه ی من بیاد فدای سرم میخام نیاد قلب منو شکسته هر چی میگفتم همش طرف اونو میگرفت نه اینکه خواهر دامادشونم هست دیگه واویلا