باهم خوب بودیم تا دیروز این موقع با ماشین رفتم باشگاه در خونشون بود گفت منم میرم خداخافظی ک کرد من حس باشگاه نداشتم میخاستم برم خونه ۵ دقیقه بعد زنگ زد کجایی قهوه گرفتم من تو ماشین داشتم دودوتا چهارتا میکردم برم باشگاه یا نه ک زنگ زد سریع پیاده شدم ب شوخی گفتم میخاستم بپبچم برما ی اخمی کرد خلاصع قهوه گرفتم رفتم سالن بعد دوساعت پیام دادم من الان تمرینم تموم شد نوشت سعی کن ن بپیچونی ن دروغ بگی نوشتم باز چیشده ج نداد ی بارم زنگ زدم جواب نداد درصورتی ک تو تل انلاین بود بعد نوشت چیزی نشده خیلی واضح گفتم منم نوشتم باشه دیگه رفته ک رفتهههه ن شب بخیر ن امروز هیچ پیامی نداده منم محلش نزاشتم اما ذهنم درگیره و غرورم اجازه نمیده بپرسم چرااا
بنظر شما چراا؟