خانوما من پدرشوهرم و خیلی دوسش دارم خداروشکر تا الانم مشکلی بینمون نبوده همیشه هرچی بوده با احترام به هم گفتیم ولی چند وقت پیش سر موضوعی با همسرم بحثم شد و متاسفانه پای خانواده ها عم باز شد به موضوع اونجا همسرم گفت آره این گوشی من و چک میکنه منم سر مساله ای که باعث و بانیش خود همسرم بود گوشیش رو چک کرده بودم در واقع اون من رو مشکوک کرده بود به خودش باعثش خود همسرم بود
خلاصه این موضوع تموم شد تا دیشب پدرشوهرم خیلی معمولی ئیهو الکی داستان سازی کرد که شکاک بودن خیلی تو زندگی بده و ... الکی از خودش یه داستان خیالی درست کرد که مثلا تو داستان خونده و تعریف کرد در صورتی که من متوجه شدم داره به من غیر مستقیم میگه و خیلی ناراحت شدم هیچی نگفتم
ولی از اونجایی که دوسش دارم و دلم نمیخواد این حرف نزدنم باعث بشه که ازش کینه یا ناراحتی به دل بگیرم میخوام بهش بگم ولی اینکه چطوری مطرح کنم ناراحتیم رو که اونم دلخور نشه رو نمیدونم میشه راهنماییم کنین