من تو بارداری اولم حسرت چیزای کوچیکی رو داشتم مثل عکاسی بارداری مثل لباس بارداری خریدن مثل رفتن خرید برای سیسمونی هر کدوم یه داستانی داشت پشتش راستش عقده یه سری چیزا موند روی دلم که شاید خیلی ساده باشه ولی تو دلم مونده
حسرت نبودن یکی از عزیز هام🥲🥲🥲
اینکه الان احتمال داره اگه بیماریم خوب نشه بچه دار نشم 🐈💔
من هفت روز دیگ زایمانمه
خیلی دلم میخواست تئاتر کمدی یا مسافرت( اوایل بارداری) برم نشد
شیرینی خامه ای بخورم نشد چون قندم بالاست و بخاطر تناسب اندامم نخوردم ولی هی نو مغزمه
اگه مشکلم‌حل نشه استراحت مطلقی میشم و نمیتونم برم برا سیسمونی ک آرزو شو داشتم
دعام کنین بهتر بشم
من بخاطر بارداری از کارم همین امروز اخراج شدم
همشم زیر سر همکار بی پدرم بود
اینقدر نفرینش کردم
هرکار کرد سر کار نتونست زیراب منو بزنه رفت بخاطر بارداری زیرابم زد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز