2777
2789
عنوان

ورود افراد حساس و باردار و ترسو ب این تاپیک ممنوع ⛔گزارش ممنوع🙏✋

| مشاهده متن کامل بحث + 45620 بازدید | 420 پست

نکته جالب اینجاس  استارترچندوقت پیش اومدتوتاپیک قومیتی و به همه مردم اون قومیت نسبت دروغگویی ودزد بودنو داد حالا هی داره تاپیک معنوی میزنه اسی به اعمال خودتم فک کن به نفعته

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

من هم تجربه کردم انقدر لذت بخش بود که اصلا دوست نداشتم برگردم فقط تو یه لحظه احساس  دلتنگی شدید نسبت به دخترم و مادرم باعث شد به دونفری که همراهم بودن بگم بزارید تا من برگردم .ولی یه حسی بود که از گفتن لذتش عاجزم 

هر کسی که بی دینه بی قید وبنده؟فقط باید آدما رو با جهنم و شکنجه ترسوند که راه درست رو برن؟حتما باید ...

نه عزیزم قید و بند منظورم فساد و فحشا نیست دور از جون شما

منظورم اینکه میگم قید و بند سخته برا همین خیلیا بی دینی رو ترجیح میدن، سختی دادن به خودمون برای نماز و روزه و حق الناس و رعایت محرم و نامحرم  ایناست قطعا برای کسی که اعتقاد داره خدایی هست و آخرتی هست بندها و سختی های بیشتری وجود داره.. اونایی هم که به اسم مذهب گناه میکنن چندبرابر گناهکارن چون باعث شدن یه عده با نگاه کردن به اونا اعتقادشونواز دست بدن  برای همین اعتقاد رو باید از خدا گرفت نه بنده ی خدا.. من نه هوس بهشت دارم نه ترس جهنم من شنیدم سخت ترین عذاب قیامت شرمندگی پیش کسیه که ما رو از یه نطفه ی بی ارزش خلق کرد و بعد ما بزرگ شدیم جلوش قد علم کردیم و انکارش کردیم.. من خانواده مذهبی ندارم خودم هم تجربه بی نمازی رو داشتم هم نماز خوندن همه حالات رو از سر گذروندم.. ولی ایمان به خدا بهم قدرت آرامش و مهربونی میده.. و هر زمان ازش دور شدم حس بدش به خودم برگشت

من حس میکنم آدمهای که مرگشون نزدیک ی بوی خاصی میدن

چ بویی😨😓

حوصله ی ثابت کردن خودم به بقیه رو ندارم هرچی درموردم شنیدی دوتا دیگم بزار روش😉😉😉😉

 من مادربزرگو پدربزرگم جفتشون ۱ماه قبل مرگ نتونستن حرف بزنن به یجا خیره شده بودن مدام کسیو صدا میزدن وقتی مادربزرگم مرد ما نبودیم فقط پدربزرگم پیشش بود ک مامانم وقتی اومد گفت اشک ریخته بود از چشماش انگار منتظر ما بود خیلی مهربون بودن خیلیم سختی کشیدن قبل مرگ پدربزرگم ک مرد دستش تو دست من بود داشتم قرآن میخوندم اونم همینطوری با اشک ریختن رفته بود انقد آروم رفته بود اصلا متوجه نشدم فقط یادمه دیدم 😭نفس نمی‌کشه و مامانمو صدا زدم خیلی سخته انقد عذاب دیدن کسیو که دوس داری ببینی و نتونی کاری کنی فقط بگی کاش راحت بشه از عذاب نمیدونم حکمت حرف نزدن و صدا زدن کسایی و خیره شدنشون به یه نقطه چه علتی داشته کسی میدونه

لطفا هر جا واستون ارزش قائل نبودن،هرجا بودن یا نبودنتون فرقے نداشت، هر جا حالتون خوب نبود،هر جا حس ڪردین جایے ندارید، چہ تو دل یہ شخص؛ چہ تو یہ رابطہ ے عادی؛ یا اصلا هرجا..!براے خودتون ارزش قائل شید و اونجا رو ترڪ ڪنید بہ قول سعید صاحب علم ڪہ میگه:"هر جا هوا مطابق میلت نشد، برو !فرق تو با درخت ؛ همین پاے رفتن است
نکته جالب اینجاس استارترچندوقت پیش اومدتوتاپیک قومیتی و به همه مردم اون قومیت نسبت دروغگویی ودزد بو ...

چرا تهمت میزنی اشتباه گرفتی من اصلا تاپیکهای قومیتی نمیرم چون ب من ربطی نداره راضی نیستم تهمت زدی بهم😐😐

حوصله ی ثابت کردن خودم به بقیه رو ندارم هرچی درموردم شنیدی دوتا دیگم بزار روش😉😉😉😉
نکته جالب اینجاس استارترچندوقت پیش اومدتوتاپیک قومیتی و به همه مردم اون قومیت نسبت دروغگویی ودزد بو ...

دوس نداری نمون برو مگه زورت کردن بیای و تهمت بزنی ب بقیه😐😐😐😐

حوصله ی ثابت کردن خودم به بقیه رو ندارم هرچی درموردم شنیدی دوتا دیگم بزار روش😉😉😉😉
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز