2777
2789

به خدا الان 2ماهه تو خوابگاهم ترم یکم نیستم بقیه نمی دونن ولی صورتمو با سیلی سرخ نگه داشتم من با خوابگاه مشکل ندارم آنچنان کلا خیلی افسردم قبلا عاشق بودم و انگیزه داشتم طرفم که زن گرفت دیگه اصلا امید به زندگی ندارم روزامو فقط میگذرونم می‌خوام خودمو بکشم من چرا زندم

خوشبحالت دخترای دیگه خوشبهحال دختری  که با این کسی که عاشقش بودم نامزد کرده اون می‌تونه ساعتها تماشاش کنه بغلش کنه و... من فقط سهمم از اون از دور نگاه کردنش دیدن عکسای پیجش بود حسرت و گریه بود لعنت به من به خدا خودمو میکشم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

زندگی تو خوابگاه خوبه؟ از خانوادم زده شدم مردی که میخوام شهر دیگس و نمیدونم... دلم میخواد برم

مِثلِ شِیطانی کِه  تَنها شُده سَجدِه نَکَردِه پُشتِش حَرفا پُرِه...

خودتو بکشی چی میشه ؟ میری جهنم با کلی حسرت تو روی خدا هم نمیتونی نگاه کنی ، تمام فرصتها رو میکنی زیر خاک و بهت نشون میدن اگه به مغزت اجازه میدادی اگه به خودت فرصت میدادی یکی دیگه به زندگیت وارد میشد با این نام و نشان ولی تو همه چیز رو از خودت گرفتی

از اون ور اون پسره هم با زنش خوش خوش میچرخن کیف میکنن


دختر مگه تو عقلت کمه ، یکی اونجا بزنه دم گوشت به خودت بیای بلکه ، تو چه میدونی چیا و کیا تو مسیر زندگیتن طوری که این روزات رو فراموش کنی و بهشون بخندی


خجالت بکش از خودت از خدا ، همه ی این افکارت توهمه خیاله سرابه ، بچسب به زندگی و کمک کن به خودت که به روال عادی برگردی و مسیر رو ببینی ادمهای جدید رو ببینی

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز