حس میکنم کل عمرشونو واسم گزاشتن
تازه بچه دار شدم تازه میبینم چقدر سخته
چقدر سخت بزرگ کردن بعدشم هر چی کار کردن پولشونو واسم خرج کردن
کلی جهیزیه و سیسمونی
اون پولی ته واسه خودشون به زور خرج میکنن بعد واسه من و بچم چیزایی که اصلا واجب نیست و اسنا رو میخرن
من خیلی ناراحتم داره شر شر اشکم میریزه فقط دلم میخواد شادیشون رو ببینم
ولی مامانم کلا آدم شادی نیست انگار دلخوشی نداره
بابامم ظاهری شاد دیده میشه فقط
من همین الان دلم داره میترکه ، پیرشدن و سفید شدن موهاشونو میبینم ناراحتم از اینکه عمرشونو پام گزاشتن
چیکار کنم با این حس ای خدا😭😭
همین الان هر چی ناراحتشون کردم یادم میاد دلم میخواد بمیرم
از بودنم پشیمونم