باهیچکس رودربایستی نداره حتا پدر مادرش
کاریه
توداره
خیلی تکیه گاه خوبیه
دست دلباز
اینده نگره
هر چیزی شب خواستگاری گفت دروغ بود وهنوز تو زندگیش یه راست بهم نگفته فقط وفقط دروغ وتن پرور تو مراحل طلاقیم یه جورایی
هیچی نبود جز اینکه از در محضر اومدیم بیرون جلوم گوزید فهمیدم این گوزوعه.خخخخ
وای ماه پیش یکی اومد انقد گف جدیم و اینا خونوادشن خیلی مذهبی بودن خودشم مودب شروع کرد گف من گرمم گفتم الان چ وقته گفتنه شب اوله اشناییمون گف هرمدل زنی تو معازم میاد متحول میشم شروع کرد ک دوس دارم بغلت کنم با هم فیلم ببینیم یهوووو عکس اونشو فرستاد گف توهم بده حالشو گرفتم و بلاک ولی هنوز تو شوکم با چه جراتی همچین کاری کرد
شوهر سابقم بعد عقد فهمیدم خونواده ی بسیار بی فرهنگ و فاسدی داره زن و مرد همه از دم سیگاری بد دهن و خرابن
خودشم عصبی پول تو جیبش نداش شغل اصلیش اصلا پول درنمیاورد تاکسی کار میکرد و...
هیجی بعد عقد فهمیدم یه عوضیه تو لباس بره.وبعد اینکه رفتم خونه خودم فهمیدم گوهی خوردم که دیگه نمیتونم بالاش بیارم.انتخاب خودم بود ولی اشتباه.پدرم ازاول گفت بدرد نمیخوره مامانمم چون من خواستم با پدرم حرف زد هرچند که خودش ام راضی نبود.الان بهد چندسال هرروز خودمو فحش میدم بااین بخت و اقبالی که داشتم.ولی چه فایده راه برگشت ندارم.پدرو مادرم پشتم هستن ولی نمیخوام ناراحتشون کنم انتخاب غلط خودم بود خودمم باید تاوانشو بدم دنده ام نرم.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
45 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز