2777
2789

اون روزمامانم یه جایی دعوت بوده جارییم هم اونجابوده 


جاریم بامادرشوهرم زندگی میکنه؛؛به مامانم گفته هرموقع امیرشوهرمنومیکه میادخونمون مادرشوهرم بهش میگه چرابچه هارونمیاریی ببینم بعدامیربهش میگه ماشین ندارم ماددرشوهرمم میگه دروغ نگواین ماشین بابات برش داربروبیارشون این زنت بهت اجازه نمیده بحرف زنت نباش


چراپسرنمیاریی همسن وسالات پسرهاشون هم قدشون شدن دخترازدواج میکنه میره نمون بحرف زنت 


بچه هامن خونموعوض کردم کم اوردیم مما؟شیچن فروختیم ازعیدم نرفتم خونش اخرین باری که رفتم خونش چون خخیلی وقت بودندیده بودمش بالبخندواحوالپرسی نشستم روی مبل کنارش نوه های دختریش هم ک همسن منن نششسته بودن بعدخواهرشوهرم که اومدداخل برگشت بهم گفت بلندشوبزارخواهرشوهرت بشینه اینجامنظورش بروروزمین بشین خیلی بهم برخوردحق باکیه

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



اینکه خونه مادرشوهرت نمیری تقصیر شما است  شما نمیزاری شوهرت بچه رو ببره خونه مادرش ؟ شوهرت مش ...

شوهرم# خیلی بی مهری ازشون دیده اصلاحرفهاشونم بهم منتقل نمیکننهه اینهاروجاریم به ماددرم گفته

شوهرم# خیلی بی مهری ازشون دیده اصلاحرفهاشونم بهم منتقل نمیکننهه اینهاروجاریم به ماددرم گفته

جاریت ببخشیدا خیلی بیخود کرده .تو نمیری که ارانش داشته باشی ولی جاریت با این حرفاش انگار مادرشوهرتو اورده خونت وانتقال داده به ذهنت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز