ما یه قرار با پارتنرم داشتبم و اقا بنا به دلایلی کنسلش کزد ک نشد بریم
ظهرش زنگ زد گفت ببخشید من شرمنده شدم نمیخواستم اینجوری بشه ، دقت کنیددد فقط همینوگفتتت😒
اون قرار برا من خیلی مهم بود مشکل هم از طرف اون بود که کنسل شد😑😑
من ظهر گرفتم خوابیدم ۲ ، ۳ بار زنگ زده خیلی زحمت کشبده منم جواب ندادم خواب بودم
ساعت ۷ زنگ زده میگه اره خواستم ظهر بریم بیرون باهم گفتم خواب بودم
بلد خیلی سر سنگین باهاش صحبت کردم😑😑😑
برگشتع میگه نمیدونم چی شده تو عوض شدی اتفاقی افتاده😶 بخدا حتی از نوشتنش هم عصبی شدم دوباره
منم اون وقت نگفتم که بخاطر قراری ک تو بهم زدی حالمگرفته ، نمیدونم چرا ولی نگفتم
گفتم نه کار دارم خداحافظ
بچها واقعا ناراحتم ، واقعا من ازش انتظار داشتم ، من واقعا خورد تو ذوقم 😑
این ییشعور میگه نمیدونم چیشده تو سرد حرف میزنی
شعورش نمیرسه بخاطر کار اونه
حتی نمیدونمباهاش چی کنم
فردا باز زنگ بزنه چی بگمبعش اخه ، من که براش زنگ نمیزنم عمرا