دیروز تقریبا ساعت ۱۰صبح دنبال کار اداری رفتم و بعد ۴ماه رفتم قهوه خونه ی پسره تقریبا ۳۸ساله اومد میز بغلی نشت و با تلفن حرف میزد ولی فهمیدم با رلش حرف میزنه ..بعد خاستن تصویری حرف بزنن تو روبیکااا پسره بلد نبود گفت چرا نمیشه منم گفتم بزن رو اون کادر آبی تا تصویرت بیاد و دوربین فعال بشه بعد پسره نگاش سمت من بود یدفع تصویره خانمه اومد ک بی حجابم بود گفتم اومد تصویرش و داشتن حرف میزدن زنه ۴۵ساله بود شوهرم داشتتتت گفت شوهرم ساعت۶میره تا ۶عصر سرکاره و گفت تو اصفهان هست محل کارش ...پسره گفت ب مسعود ک شوهر زنه س گفت بهش بگوو برنگردهههه
اینقدر دلممم سووخت واسه مسعود ک اون سر کار میره ولی زنش اینجوری ...
ارا باوگم سرودم 😏خو ارا ته بیو خدااااکوردی بیو دی ته چجوری مگر ک نفهمی خداااا
😅
اخه کوردی وقتی تایپ میشه زیاد حالیم نمیشه
از وقتی با تو کوردی تایپ مکنم، به هر کی پی ام میدم کوردی مینویسم، اونام زیاد متوجه نمیشن، میگن سخته، حالا کوردیم میگن هااا، ولی وقتی تایپ میشه خواندنش سخت میشه
خواهرم میزنهدتو سرش خودش میگه تورو خدا فارسی بنویس، ولی مه همچنان کوردی ارای نویسم😂
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
اصن اسم پیجم نتواا، بیش از حد مزاحم بیان کلا درخاست پیامگانیشه بسامه، هویچ وناویشه نیاشتم هااا، به جز منالگانوشویگم،ولی چه دردسریله که نیاشت اینستا اول سرم نمیشد خیلیا مزاحم میشدن، الان دیکه کامل در انحصارمه کسی مزاحم نمیشع😁😅