در این حد بدون که دیگه خونه پدری هیچ خرجی به جز خورد و خوراک نداشتم
نمیتونست خرج کنه.چون مادرش طی عملیات حساب شده فقط اندازه کرایه ماشین میزاشت براش بمونه.حتی عید اول یلدا تولد و غیره هیچی خرید نکردم.یکی دو بار یواشکی خرید کرد که بعدا شر شد 😂
از زمانیکه نامزدم کردم کل خرجم رو تقبل کرد
حتی خرج دانشگاه رو خودش داد
بحث سال ۸۰ هست
هرچی نیاز دارم
عزیزم اکثر ماها بی پولی را تجربه کردیم من و همسرم هر دو شاغل بودیم اوایل ازدواج سخت گذشت چون قسط و قرض زیاد داشتیم الان هم هی وام می گیریم که پول پیش خونه را زیاد کنیم تازه من از پارسال نمیرم سر کار به خاطر شرایطی که پیش اومد و بعدش بچه ولی کنار هم حالمون خوبه سخت نگیر
خیلی
کل ازدواج من با یه حلقه بوده با یه دست لباس حنابندان تمام عروسی هم نداشتم
برای من خانوادش خرج میکردن
ولش بابا مادر شوهر حسود فکر کن فقط ۱۷ ملیون رو سرویس طلای من گذشت بقیش شوهرم تو مجردی کار کرده بود گذاشت رو سرویس طلاهم ننش ۱۷ تومن کمکش داد باهاش یه ماشین خریدیم دیگه حسادتاش شرو شد دوماه مارو ازهم جدا کرد😒 همه دردشم این بود باید بیاد دنبال من و خواهر برادرش
نه الان وضع مالیمون خوبه خدارو شکر
ولی خب اون چندسال واقعا اذیت شدم هم پول نداشتیم هم همسرم بخاطر بی پولی بشدت بد اخلاق بود
هم خانواده همسرم ما رو خیلی دست پایین میگرفتن و اذیت میکردن 😅😅😅
جالبه وضع مالیمون که خوب شد خانواده ش دیگه جرات دخالت ندارن ..البته اینکه اخلاق همسرمم خوب شد بی تاثیر نبود تو دخالت نکردن خانواده ش
حالا همسر من خیلی اوقات داره میرقصه اینقدر از دستش می خندم الان هم قسط و قرض داریم ولی برای من مهم نیست چون داریم پول جمع می کنیم دخترم بزرگتر بشه میرم سر کار دوباره شاید هم یه کسب و کار برای خودم راه انداختم
