2777
2789

ساعت ۶ صبح با شوق و ذوق پاشدم آرایش کرده خوشگل کرده برم دانشگاه سوار موتور ایرپادم افتاد خورد و خمیر شد تو بیارتی بودم یک زنیکه دستشو کرده بود تو جیبم معلوم نبود دنبال ننشه تو جیبم خواستم بیام تو دانشگاه حراست گفت خانممم هودی نپوش مانتو بپوش اومدم دیدم کلاسم با دیر کرد ساعت ۹ شروع میشه قشنگ سگه سگم  

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من جلسه پیش همین رسیدم جلوی در دانشگاه بند کیفم پاره شدکلی هم کتاب و وسیله داشتمخیلی سخت بوداز ۹تا۴ ...

یه پسره کمک نکرد جمعشون کنی و موقع دادن کتابا بهت یه نگاه مکش مرگ هم با خنده بهت بندازه و زمان کند بشه دست بکشه توی موهاش و بره 

19، 29، 16
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز