خوشم نمیاد بیان منو نگاه کنن با چشماشون آدمو میخورن
تا حالا دوبار برام پیش اومده چن نفر آنقدر بهم خیره شده بودن داشتم آب میشدم بعدا کاشف به عمل اومد که برای خواستگاری میخواستن
بدم میاد واقعا اگه یکی زنگ بزنه بگه میاد خواستگاری میترسم من همین جوری اعتماد به نفسم کم هست حالا بیاد و جور نشه من داغون میشم تا ابد فک میکنم معیوبم
بعدشم واقعا چیمیشه ازدواج نکرد مگه ازدواج چی داره که خودمو دردسر بندازم من اصلا حوصله ندارم فقط نیاز مالی شاید که اونم میرم سرکار خدا روزی رسونه والا