میگفت ازت بدم میاد ازت متنفرم بیا بریم جدا بشیم
یه بار بعد از رابطه جن.سی بهم گفت من از تو بچهدار هم بشم بازم ازت جدا میشم
همیشه احساس شرم منو بالا میاورد
یه بار داشتم توی آشپزخانه کار میکردم دراومد گفت دخترخالم باهوشه تو خنگی
همیشه دنبال بحث و دعوا بود
بخدا من سختی نکشیده نیستم
الان باز همه حرفاشو و کاراش یادم اومد ای خداااا
یعنی دیگه آدم شده؟؟