خیلی دلم از بابام گرفته😭خوشبحال دخترعموی بابام

بهونه میاره میتونه چند تیکه بخره اگه بدونی چقد پول خورده😔حالا وام ازدواجمم گرفته ولی باز بهونه میاره😭😭

یه چند ماهی میشه،،تازه عقد کردم مدت طولانی نیس

منو نمیزاشتن بابا

همش سر خاستگار دعوا بود خونمون من رد میکردم اونا با من شدیدا دعوا میکردن😐من عاشق کس دیگه ای بودم خیلی خاستگار رد کردم خیلی مقاومت کردم ازدواج نکنم ولی اخرش نامزدمو نزاشتن رد کنم البته بعد عقد راحت شدم قبلش همیشه خونمون جنگ بود حتی مامانم انقد تحت فشار گذاشته بود میگفت ازدواجم نکنی باید از خونه بری،،الان مامانم میگه نمیخاستم از خونه بندازمت بیرون تحت فشار گذاشته بودم تا ازدواج کنی احمقانه خاستگارای خوبو رد نکنی😐💔حالا که ازدواج کردم حمایتم نمیکنن از شوهرم خجالت میکشم خداکنه بعدا اینارو سرکوفت نکنه تحقیرم نکنه😭😭😭😭

نمیدونم 

باهاش حرف میزنم

اول قرار شد چند تیکه از وسیله های جهیزیمو بابام بخره چند تیکه نامزدم

بعد واممو که گرفتیم یه حساب باز کردیم تو بانک بعد اون حساب به نام خودم بود،،بابام تو گوشیم یه برنامه نصب کرد نمیدونم پول انتقال میداد خرج میکرد چیکار نمیکرد نمیدونم پیامم میومد تو همین گوشی خودم بعد کارتمو کلا بهم نداد،،من یه کارت دیگه دارم نامزدم خودش حساب باز کرده هر ماه یه مقداری پول میریزه حسابم من از اون کارت استفاده میکنم،،بعد خب قرار بود بابام واسم چند تیکه وسیله جهازمو بگیره منم گفتم پول دست خودش باشه دیگه😭میگه خودم وامو گرفتم خودم پولشو میریزم خودم میدونم چی میخام بخرم بعد الان میزنه زیرش میگه پول ندارم بخرم😭😭😭😭میگه وامو خرج نکردم ولی احتمالا خرج کرده اصلا فقط منو میپیچونه

😔😔

ممنون عزیزدلم💕