شوهرم تو مجردیش یه باغچه خیلی بزرگ میخره و کل میوه و حبوبات و سبزیجات سالانه چن خانواده رو میده
شوهرمم چون مجرد بود به مامانش میگفته بین خواهر برادرا تقسیم کن اینام تقسیم میکردن
حالا ما ازدواج کردیم شوهرمم متاهل و منم میگم صدقه سرمون هر کی میخاد ببره و روال مثل سابق با این تفاوت که سهم منم عین بقیه میدن یعنی حتی بمن بیشترم نمیدنااا عین بقیه
الان اینجا زورم گرفته که پنجتا خواهرن و سه تا برادر که همه سیز میخورن بعد خواهرش چندین بار به خودم یا تو جنع فامیل گفته که ما خواهرشوهرای گلی هستیم و مامانمونم گل مثلا مامانم میوه و سبزی و خبوبات هر چی بیاره اول سهم یلدارو میدیم برا عروس دست به خیریم😐😐😐
خیلی میاد رونوک زبونم که بهش بگم والا من زن داداش خوبیم که مالمو مفت مفت میبرین عین خیالم نمیاد و برا مامان خودم یکیلو سبزی نبردم ولی برا شما ریختم وسط حالا صاحبم شدین سر خودم منت میزارین و هی شیطان و لعنت میکنم ولی خودخوری میکنم
انگار نمیخان باور کنن داداششون زن داره دیگه مجرد نیست اه