خوا دیدم بودم با دوستام خوراکی مدرسه دزدیدیم میخواستیم بریم تو حیاط بخوریم که بارون میومد انقد خوشحال شدم بود رو زمین غلت میزدم و این خوراکیان از جیبم ریخته بود و بعد کا بارون قط شد میخواستم برم پیششون دیدم جای دسشویی یکی داخل دسشویی یکی بیرون دراز کشیده که همشون مشکل داشتن و مینالیدن و چاره ای نداشتم جز اینکه ادامه بدن
معنی خوابم چیه
نا گفته نماند که یکیشونم دوسم داشت دست رو شونم گذاشته بود به یه نقطه ای نگاه میکردم ( دوستام دهتر و پسر با هم بودن)